تاریخ تاْسیس : ۹۱/۱۱/۱۹
! توجه ! به روز رسانی این بلاگ متوقف شده و مدیریت تصمیم به ساخت محیطی بهتر گرفته است ! توجه !
ادامه ی فعالیت در سایت
منتظر حضور گرمتان هستیم
با تشکر مدیریت
تاریخ تاْسیس : ۹۱/۱۱/۱۹
! توجه ! به روز رسانی این بلاگ متوقف شده و مدیریت تصمیم به ساخت محیطی بهتر گرفته است ! توجه !
ادامه ی فعالیت در سایت
منتظر حضور گرمتان هستیم
با تشکر مدیریت
متن آهنگ
پس تو کجایی
حالا که تنها
حالا که دستام دستاتو می خواد
پس تو کجایی تو این سیاهی
کی عاشقت شد
باز اشتباهی
باز اشتباهی هی هی هی هی هی
هی هی هی هی هی
از بس نبودی
حالم خرابه
چند وقته دنیام
شکل عذابه ه ه ه ه ه ه ه
بیشتر به عکسات
من دل سپردم
تنهاییامو یادم آوردم
هر شب سکوتت تکرار میشه
دوریت به قلبم اجبار میشه
چشمای خیسم رویاتو می خواد
بعد از تو لبخند یادم نمی یاد
یادم نمی یاد یادم نمی یاد
آآآ آد یاد یاد نمی یاد یاد یاد نمی یاد
از پس نبودی
حالم خرابه
چند وقته دنیام
شکل عذابه ه ه ه ه ه ه ه
بیشتر به عکسات
من دل سپردم
تهاییامو یادم آوردم
پس تو کجایی
پس تو کجایی
پس تو کجایی
به صورت MP3 و MP4
دانلود در ادامه ی مطلب....
متن آهنگ
اینترو
یکی یکی میریم خونه هامون
این میره با اون , اون میره با اون
یکی یکی میریم خونه هامون
میریم پی زندگیامون
یکی یکی میریم خونه هامون
این میره با اون , اون میره با اون
یکی یکی میریم خونه هامون
میریم پی زندگیامون
ورس[ # 1 ]
(sr)
بگیر بشین
اگه باربیم اینجوری شب منو ببینه میگه
خشی رک رد خل کرد هی میده گیر
تو این حالت تکست میده خشی کی میرسی
ببی که چی ؟
هیچ حالت خاصی ندارم فقط هیچ حالت خاصی ندارم
راست میگن واقعا
کفشامو برم خونه کاشکی درارم
با یه بچه موزیک
هنو اینا پامن از 1 روز پیش
با همینا, ام خوابیدم بس که خسته بودیم
ولی جورابم بو نمیده
بحث اون نیس.
بحث اینه هر چی مییریم بالا بسمون نیس اینا
میگن اینا بریم میگم بریم اینم
ولی دیگه هیچی نمیبینم
ما اگه بعد رفتم دیگه بگیرینم
شاه کیلیدم گم شده ! جدی میگم !
خیلی گیجم
نمیخوام ام برم پیش کس دیگه ام
کروس[ 1* ]
یکی یکی میریم خونه هامون
این میره با اون , اون میره با اون
یکی یکی میریم خونه هامون
میریم پی زندگیامون
یکی یکی. میریم خونه هامون
این میره با اون , اون میره با اون
یکی یکی میریم خونه هامون
میریم پی زندگیامون
ورس[ # 2]
(maf-e)
میخوای بدونی که من خوبم ؟
آره خوب مگه میشه کسی بعد باشه با یه گل (هه هه)
دوره همیم یه جمع بیستو چنتایی
کله ها میره روی بیت و سر پایی
شیک تو رخت همه طرف با من به زور برقصه
پیست تو سر همه فقط فاز, ام بگو بخنده
این تو بغل همه شاید بتونه match. شه
تیک رو نزنه اصلا واقعا یه دونه بسه
آخر شبشم اون با اونه
این با منه زود تا خونه
اینجا بده
میگه یه جایی بو میده
میگم کتابی تو جیب
میگه بپاشیم تو شیشه
میگه چه فاز خوبی
ممکنه رد بدم هر آن دوباره
تو حکیم, ام فکر میکنم چمران شماله
سینا نیس کره پس فوری گیر نده بس کن
خودم فهمیدم از اینجا 20 دفعه رد شدیم
کروس[ 2* ]
یکی یکی میریم خونه هامون
این میره با اون , اون میره با اون
یکی یکی میریم خونه هامون
میریم پی زندگیامون
یکی یکی میریم خونه هامون
این میره با اون , اون میره با اون
یکی یکی میریم خونه هامون
میریم پی زندگیامون
ورس[ # 3 ]
(Sa-e)
خانم رفیقمه
از اون آدماست که آبرو نمیبره
تازه پرچمت کلی بالا میره
اگه با اون ببیننت
بریم خونه هامون
بوی ها مون نمیپره
taker ام چون famous ام
هر چی میخوای هی بزن این سگ
رو table هست یه هیز سم
هی پسر
way ser ام
من اصلا چسبیدم کی به سقف ؟ !
نمیگم بت فسم
سینا دنبال مامور نگاز
عجول نباش
از اون شباس
فندکو از کیفت پس زود درار
فک کنم پیپر ام همون تهاست
سوار کردم توله گربمو
خدا نگه داره سوپر جردنو
میگی خسته شدمو میگم کفشتو درار
پرتش کن هوا دیگه, ام لفظشو نیا
اوترو
یکی یکی میریم خونه هامون
این میره با اون , اون میره با اون
یکی یکی میریم خونه هامون
میریم پی زندگیامون
یکی یکی میریم خونه هامون
این میره با اون , اون میره با اون
یکی یکی میریم خونه هامون
میریم پی زندگیامون
به صورت MP3 و MP4
دانلود در ادامه ی مطلب....
این آهنگ چند سال پیش با صدای پویان پخش شده بود
متن آهنگ
تور سفید رو سرت پیرهن مشکی منه
الهی خوشبخت شی ولی عشقت همیشه پیشمه
گفتی که مال هم میشیم دنیا رو میسازیم با هم
سفره ی عقدت پیشه روت بخت غریبه جای من
ستاره های آسمون تاج سرت عروس خانوم
برای بار سومه بگو بله دیگه تموم
ببین که امشب منو مثل قدیما گریونیم
تو اشک شوق میریزیو منم واسه پریشونی
یه تیکه ماه شدی ولی ماهی برای دیگرون
نه یاد من نیفتی که گذشته آب از سرتـــــــ
ستاره های آسمون تاج سرت عروس خانوم
برای بار سومه بگو بله دیگه تموم
به صورت MP3 با کیفیت ۱۹۲
دانلود در ادامه ی مطلب....
نام کتاب : سکوت عشق
نویسنده : مریم فولادی
تعداد صفحات : ۳۹۶
توضیح مختصر :
- آقای" وحیدی " ، همه ی ساکها رو بیارم پایین؟
- نه آقای " فرداد " ،.... خانمها وسایلشون رو بردن؟
"- نگین " ، دخترم ، شماها دیگه به وسیله ای احتیاج ندارید؟
- نه بابا ، فقط زود کلید رو بیارید که دارم از خستگی می میرم.
..........
به صورت پی دی اف
دانلود با حجم ۲ مگابایت
دانلود در ادامه ی مطلب....
* ۵ رمان دیگر از خانم رحیمی به زودی قرار داده میشود *
نام کتاب : بانوی جنگل
تعداد صفحات : ۷۲
توضیح مختصر :
بحث و جدال در خانواده آرین نژاد تا پاسی از شب ادامه داشت.
عاطفه که ذاتا زنی خوش قلب و پاک سرشت است از این که برای نخستین بار در برابر خواسته همسرش ایستادگی می کرد ناخشنود بود اما برای اقدامی که قصد انجام آن را داشت خود را متقاعد میساخت که حق مقاومت دارد. لذا در حالیکه از جای بر می خواست تصمیم نهایی و قطعی اش را گرفت و آن را به عنوان برگ برنده رو کرد.مقابل همسرش ایستاد و اظهار داشت:(شما هر طور که می خواهید عمل کنید اما من فردا برای تشییع جنازه خواهم رفت و بعد بدون آنکه منتظر پاسخ بماند از اتاق خارج شد.
..........
نام کتاب : پاییز را فراموش کن
تعداد صفحات : ۱۶۵
توضیح مختصر :
صبح یک روز پاییزي آقاي پوریا جهت انجام کارداخل تاکسی نشست لحظاتی بدون انکه حرکت کند به رو به رو چشم دوخت و آنگاه مانند کسی که کار فراموش شده اي را به یاد آورد کیف دستی اش راگشود و نامه اي را بیرون کشید از متن نامه باخبر بود اما براي اطمینان باردیگر نامه رادرآورد و مشغول خواندن شد متن نامه ابلاغ حکم دو سال مأموریت خارج از مرکز بود می بایست دو سال دوران خدمت را براي طبابت به لزستان می رفت و در یکی از روستاها به درمان بیماران می پرداخت تبسم کمرنگی که بر لب داشت نشان می داد که از رفتن به این مأموریت ناخشنود نیست پس از دیدن این خشنودي افکار گونه گون به مغزش هجوم آورد
..........
نام کتاب : باور آفتاب
تعداد صفحات : ۴۰۴
توضیح مختصر :
از خانه کلاه فرنگی تا کوچه
8 پله چهار باغ فاصله بود.این کوچه درست روبروي میدان ده و آغازش از نبش دکان خواربار فروشی مش نقی شروع میشد و تا کمر کش ادامه پیدا میکرد.اولین خانه کاه گلی با سر در فرریخته متعلق به او و خانواده 8 نفره اش بود.در روستا شایعه بود که مش تقی با بدنیا آمدن هر فرزندي پله اي سیمانی کار گذاشته و به این وسیله از شیب تند کوچه کم کرده و رفت و آمد ساکنان را اسان نموده..........
نام کتاب : عشق و خرافات
تعداد صفحات : ۳۴۶
توضیح مختصر :
محبوبه، محبوبه، اين صداي بانگ مادر عزيز و بزرگ خانواده الماسي است كه ترا مي خواند و من اينجا روي صندلي چوبي در زير درخت سيب نشسته ام و ترا مي بينم كه آرام و متين از در اتاق خارج مي شوي و به سوي مادرم كه در حال باغباني است به حركت درمي آيي و آرام بانگ ميزني آمدم زن عمو
! تو پيراهني پليسه به رنگ مغز پسته اي به تن داري و موهايت كه چندان زيبا نيستند از زير روسري ساده ات براي آنكه هوايي بخورند سرك كشيده و خود را به نمايش گذاشتهاند...........
نام کتاب : خیال تو
تعداد صفحات : ۱۴۹
توضیح مختصر :
وقتی اتومبیل موریس پدرم در مقابل خانه پدربزرگ پارك کرد پیش از آنکه اجازه خارج شدن داده شود
.پدرم بسوي بچه هایش نگاه کرد و با لحنی کاملا جدي گفت:خوب گوش کنید چه میگویم همگی تان باید کاملا مراقب رفتارتان باشید و کوچکترین خطایی نکنید همگی کاملا مودب باشید و پدربزرگ را نرجانید فهمیدید چه گفتم؟هیچکس حرفی نزد اما پدر گفت:..........
نام کتاب : مرا یاد آر
تعداد صفحات : ۲۴۶
توضیح مختصر :
وقتی با زنبیل خرید از در خانه وارد شدم، مادرو با نگاهی اجمالی به اندامم ناگهان مانند برق گرفته ها بر خود لرزید و سیلی بر صورت زد و با آوایی بلند پرسید:
- پس کفشهایت کو؟
مانند گناهکاران سر به زیر انداختم و هیچ نگفتم. او که از سکوتم بیش از نداشتن کفش خشمگین شده بود دست به آسمان بلند کرد و گفت:
..........
نام کتاب : شیدایی
تعداد صفحات : ۳۶۰
توضیح مختصر :
در مطب را كه باز كردم لحظه اي ايستادم
. در سالن انتظار دو زن و سه مرد به انتظار نوبت نشسته بودند. قدم پيش گذاشته و بدون توجه به نگاه بيماران تا نزديك ميز منشي پيش رفتم و با نگاهي سطحي به ساعت روي ديوار گفتم: من براي ساعت هفت وقت گرفته ام.خانم منشي لبخندي بر لب آورد و گفت :
درست است ، اما دكتر تاخير ورود داشته اند و بايد به انتظار بنشينيد يا اينكه وقت ديگري بگيريد.
پرسيدم
:...........
نام کتاب : تاوان عشق
تعداد صفحات : ۱۳۹
توضیح مختصر :
سه سال پیش در کتابخانه ای عمومی کرج با استاد مهرزاد نویسنده و نقاش معروف آشنا شدم، او مردی بود میانسال، لاغر اندام، با موهای پر پشت و جو گندمی. سرپرست کتابخانه آقای دکتر اقبالی وسیله ی این آشنایی را فراهم آورد. زیرا او قبلا دست نوشته هایم را خوانده بود. و از استاد مهرزاد درخواست نموده بود تا ایشان نیز دست نوشته هایم را بخوانند.
..........
نام کتاب : زخم خوردگان تقدیر
تعداد صفحات : ۲۱۲
توضیح مختصر :
دختر جوان در گوشه اتاق کوچک و محقر نشسته بود و به شیطنت خواهر خردسالش نگاه میکرد خواهر کوچکش تلاش مینمود تا تکه اسفنجی را که بزور در سوراخ گردن عروسکش فرو کند و از آن بجاي سر عروسک افتاده استفاده کند.دختر جوان با نگاه خود تلاش خواهر کوچک را میکاوید و از اینکه او نمیتوانست عروسکی سالم داشته باشد بحالش دل سوزاند.
..........
نام کتاب : پنجره
تعداد صفحات : پارت اول (۹۷) پارت دوم (۹۴) پارت سوم (۹۸) پارت چارم (۱۵۱)
به صورت پی دی اف و ورد
بیوگرافی و دانلود در ادامه ی مطلب....
نام کتاب : اشک لیلی
نویسنده : مریم دالایی
تعداد صفحات : ۲۴۷
توضیح مختصر :
وزش نسیم شبانگاهی ابرهای خاکستری را به میل خود به هر سو میبرد و از روی ستاره های روشن شب عبور میداد. صدای جیر جیرک ها سکوت باغ را می شکست و در میان شاخ و برگ درختان می پیچید. نگاه بی قرارش به آسمان دوخته شده بود و از ته دل دعا میکرد. فردا نتایج اعلام سرنوشت مانی معلوم می شد. همان که همیشه با نگاهی شیطنت بار دلش را لرزانده و وجودش را آکنده از عشق و نیاز نموده بود.
..........
به صورت پی دی اف
دانلود با حجم ۱ مگابایت
دانلود در ادامه ی مطلب....
نام کتاب : بیگانه ای بر لب رودخانه
نویسنده : پال توئیچر
ترجمه : هوشنگ اهر پور
تعداد صفحات : ۵۸
توضیح مختصر :
رودخانه آنجا بود. رودخانه همیشه آنجا بود. فصل های بیشماری از پیرامون زمان سر برآوردند و ره بدر بردند اما... رودخانه همیشه آنجا بود، در سکوت به نرمی به پیش، به سوی دریا جاری... از هیمالیای کبیر می آمد. آنجا که خاکش از گرد راهروان پیشین است. رودخانه به مانند رودخانه خدا بود، همیشه جاری به پیش و به بیرون، همواره یک مظهر بود، در حرکت همیشگی به پیش تا با آب رودهای دیگر در هم آمیزد و باز به پیش تا به آبهای درخشان اقیانوس برسد.
..........
به صورت پی دی اف
دانلود با حجم ۱ مگابایت
دانلود در ادامه ی مطلب....
نام کتاب : ترنم مهر در فصل آبی و مه
نویسنده : فریده رهنما
تعداد صفحات : ۲۹۰
توضیح مختصر :
از پله های هواپیما که بالا رفتم، از فکر پرواز در اوج آسمان، بدون ایستادگی برای توقف در بین راه، وحشت در دلم را انباشت.مردد بر روی پله ها ایستادم.دلم نمی خواست قدم دیگری به جلو بردارم. کاش راهی برای بازگشت وجود داشت. با وجود اینکه اوایل فصل تابستان بود و هوا هنوز کاملا گرم نشده بود، احساس خفقان کردم، سر به عقب برگرداندم و به پشت سر نگریستم. پیر مرد بد اخلاق و کم حوصله ای که پشت سرم منتظر بالا آمدن بود با لحن تندی گفت:
..........
به صورت پی دی اف
دانلود با حجم ۲ مگابایت
دانلود در ادامه ی مطلب....
نام کتاب : خوشه های خشم
نویسنده : جان اشتین بک
مترجمان : شاهرخ مسکوب - عبدالرحیم احمدی
تعداد صفحات : ۲۱۵
توضیح مختصر :
آخرین بارانهایی که نم نم روی زمین های سرخ و پاره ای از زمین های خاکستری رنگ اکلاهما فروریخت، نتوانست زمین ترک خورده ار شیار کند. گاو آهن ها گرنه جویبارها را می بریدند. آخرین بارانها ذرت ار به تندی زیاد رویاند و انبوهی از علف های درهم در طول جاده گسترد.
..........
به صورت پی دی اف
دانلود با حجم ۹ مگابایت
دانلود در ادامه ی مطلب....
به صورت پی دی اف
دانلود به حجم ۳۰۰ کیلوبایت
دانلود در ادامه ی مطلب....
به صورت پی دی اف
دانلود با حجم ۱ مگابایت
دانلود در ادامه ی مطلب....
مجموعه ی 61 کتاب از مجموعه آثار صادق هدایت که شامل :
مجموعه زنده به گور 9 کتاب
مجموعه سایه روشن 7 کتاب
مجموعه سگ ولگرد 8 کتاب
مجموعه سه قطره خون 11 کتاب
و آثار دیگه هم شامل 26 کتاب
به صورت پی دی اف
دانلود در ادامه ی مطلب....
نام کتاب : یکی بود یکی نبود
نویسنده : سید محمد علی جمال زاده
تعداد صفحات : ۴۲
مجموعه ی ۷ داستان
از جمله : کباب غاز - دوستی خاله خرسه - درد دل ملا قربانعلی و .....
به صورت پی دی اف
دانلود با حجم ۱ مگابایت
دانلود در ادامه ی مطلب....
نام کتاب : شهری برای زنده ها
نویسنده : بهزاد قوامی
تعداد صفحات : ۱۷
به صورت پی دی اف
دانلود با حجم ۱ مگابایت
دانلود در ادام هی مطلب....
تعداد صفحات : 3
آموزش و پرورش
اشعار و ادبیات
دفاع مقدس
زندگی نامه
طنز و سرگرمی
فرهنگ اجتماعی
اقتصادی
تاریخی
جغرافیایی
حقوقی
روان شناسی
سیاسی
علمی هنری
فلسفی
مذهبی
محیط زیست
ریاضیات و حسابداری
زبان خارجی
شیمی و پتروشیمی
فیزیک
مهندسی الکترونیک
کتاب بهره گیری از انرژی های تجدید پذیر برای تولید انرژی الکتریکی
کتاب محافظت از آنتن های ماهواره
مهندسی برق
مهندسی رباتیک
مهندسی عمران
مهندسی معماری
مهندسی مکانیک
مهندسی کشاورزی
رمان
مجموعه رمان های خانم فهیمه رحیمی
داستان
برنامه ریزی و مدیریت
کامپیوتر و اینترنت
خانواده
آشپزی
آموزشی
کتاب الکترونیکی موبایل
جهت رفتن به صفحه ی دانلود بر روی عکس خواننده کلیک کنید